تو مثل خواب گل، لطيف و ساده ايمثل من عاشقي، به خاک افتاده اييه جنگل رمز و راز ، يه دريا ساده اياسير عاطفه، ولي آزاده اينياز من به تو، وراي خواستنهنياز جويبار، به جاري بودنه
سلام دوست نديده
منم هم از 18 سال پيش منتظر بودم
اما يك روز فقط منتظر مرگ بودم
دل نشين بود...
شب از نيمه گذشت آخرشب بي ماه بي روزنشب سرد پر از حسرت پر از ياد سراب منستاره مرد شبم شب شدلبم خاموش هوا سنگينمنم مجنون بي ليلامنم فرهاد بي شيرينخدا حاقظ دل عاشقخداحافظ شب مستيتو هم اي صورتک رفتيکجا رفتي کجا هستي؟