سلام عزيزم.ممنون از حضور گرمت.
خيلي زيبا مينويسي.موفق باشي.
[گل][گل][گل][گل][لبخند][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][لبخند][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][لبخند][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل][لبخند][گل][گل][گل][گل][گل][گل][گل]
چرا اينقدر غمگين نرگس عزيز.
سلام مهربونم
خوبي
ممنونم كه اومدي
گلم وب قشنگي داري بازم بيا خوشحال ميشم
منتظر حضور دوبارتم
دلت شاد و لبت خندون
موفق باشيد و شاد
سلام
وبلاگ زيبايتان را ديدم
خوشحال ميشوم پيش ما هم بياييد.
سلام دوست عزيز
ممنون ازمحبت شما
وبلاگتون خيلي زيباست ولي چرا اينقدر غمگنانه
آخر فردا عيده
رزو ولادت حضرت زينب است
كاش ...
آسمان دروغي نداشت
كه كوير چنين وضعي نداشت
درياها طوفان نداشتند
كوره راهها روشني داشتند
آشوبگران فاني مي شدند
و ايستادگي در برابر ظلم بود
شعر دوستي بي پايان بود
و زندگي رونقي بود
ممنون از حضور سبزت
خيلي عاليه به من سري بزن
وب خوبو غمناكي دارين
موفق باشي
به نام عقل، عشق، تعادل و صلح.
درود مرگ عزيزم
گفتم مرگ رو دوست دارم، حرف زدن از مرگ رو دوست دارم، خيلي منتظر مرگ شدم ولي نيمد، ميشه بگي چرا نيمدي؟
اين شعر مرگ هم فوق العاده بود، مرگ عزيز:
هر زمان كه نياز داشتي زندگي را در چهره ي سفيد مرگ ببيني آن را پشت و رو كن تا روي سياهش را به تو نشان دهد آنوقت است كه زندگي را خواهي ديد.
راستي وبلاگ متعادل، به اميد آزادي و صلح.
سلام...
شعر از خودت بود يا براي شاعر ديگه ايي؟!
اگه لطف كني و بگي ممنون مي شم..!
ضمنان من هم با امين موافقم..
اولين نظر مال منه ! برام دست نميزني ؟؟؟
جايزم اينه كه زياد منتظرم نذاري . اپم و منتظر
بابت شعر هم خيلي مرسي ، عاليه